ملیله، پارچه تزیینی بافته شده، که طرح آن در جریان بافت ساخته می شود و به طور کلی، این نام تقریباً برای هر ماده سنگین، دست بافته، ماشین بافته شده یا حتی تابلو سرمه دوزی شده که برای پوشاندن دیوارها یا کف یا برای تزئین لباس استفاده می شود، استفاده شده است.
با این حال، از قرنهای 18 و 19، تعریف فنی ملیلهکاری محدود شده است تا فقط منسوجات دستبافت سنگین، برگشتپذیر، طرحدار یا شکلدار، معمولاً به شکل آویز یا پارچههای روکشی را شامل شود و ملیله کاری به طور سنتی یک هنر لوکس بوده است که فقط ثروتمندان میتوانستند، و حتی در قرن بیست و یکم ملیلههای دستباف در مقیاس بزرگ برای کسانی که درآمد متوسطی دارند بسیار گران هستند.
ملیله ها معمولاً به صورت تک پانل یا مجموعه طراحی می شوند و مجموعه ملیلهای مجموعهای از پانلهای منفرد است که بر اساس موضوع، سبک و طرز کار مرتبط هستند و در نظر گرفته شدهاند که به هم آویزان شوند.
تعداد قطعات در یک مجموعه با توجه به ابعاد دیوارهایی که قرار است پوشانده شوند متفاوت است. طراحی ست ها به ویژه در اروپا از قرون وسطی تا قرن 19 رایج بود و مجموعه قرن هفدهمی، زندگی لویی چهاردهم، طراحی شده توسط نقاش پادشاه، چارلز لو برون، شامل 14 ملیله و دو پانل مکمل بود.
تعداد قطعات در مجموعه های قرن بیستم به طور قابل توجهی کمتر است و به عنوان مثال، پلینزی که توسط هانری ماتیس، نقاش مدرن فرانسوی طراحی شده است، تنها دو قطعه دارد و مونت سن میشل، که از کارتون هنری جورج آدام، حکاکی و مجسمهساز معاصر بافته شده است، سهگانه است (سه تابلو).
تا قرن نوزدهم، ملیلهها اغلب در اروپا بهجای تکپنل، توسط اتاق سفارش داده میشد و یک سفارش “اتاق” نه تنها شامل دیوارپوشها، بلکه پارچههای ملیلهای برای روکش کردن مبلمان، پوشش کوسنها، و ساخت سایبانهای تخت و سایر موارد بود.
با این حال، بیشتر ملیلههای غربی بهعنوان یک نوع تزیین یادبود متحرک برای سطوح بزرگ معماری مورد استفاده قرار میگرفتند، اگرچه در قرن هجدهم، ملیلهها اغلب در چوبها قرار میگرفتند.
در غرب، ملیله کاری به طور سنتی یک هنر جمعی بوده است که استعدادهای نقاش یا طراح را با استعدادهای بافنده ترکیب می کند و اولین ملیلههای اروپایی، آنهایی که در قرون وسطی بافته میشدند، توسط بافندگانی ساخته میشدند که نبوغ خود را در دنبال کردن کارتون یا طرح هنرمند برای طرح به کار میبردند.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.